وفا...
یعنی...
اینکه...
بعداز رفتنت حتی نگذاشتم کسی بفهمت من را دور زدی...
جهت تایید مطالب کاربران نیازمند یک مدیر فعال هستیم
شرایط مدیر فعال:
1:حضور جدی در توفاز
2:ارسال شماره موبایل..استان محل زندگی...نام و نام خانوادگی
-----
جذب مدیر فعال برای مدیریت بخش های انجمن
-----
اگر امادگی مدیریت در توفاز را دارید..
نام
نام خانوادگی
استان محل زندگی
خود را به شماره 5000236231 ارسال نمایید
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
شهریوری ها... | 1 | 140 | lord |
مزایای نویسنده شدن در توفاز *مهم حتما بخونید* | 0 | 106 | lord |
ارسال 600 ایمیل تبلیغاتی برای شما*رایگان* | 0 | 65 | lord |
طراحی رایگان چت روم برای همه | 3 | 167 | lord |
طــراحی قالب برای وب | 0 | 67 | lord |
وفا...
یعنی...
اینکه...
بعداز رفتنت حتی نگذاشتم کسی بفهمت من را دور زدی...
دخترا به یه درد بیش تر نمی خورن!..
اونم اینه که بزاری رو سرت حلوا حلواشون کنی،... چون از سَرِتم زیادن!
(قابل توجه آقایون و پسرای محترم! )
درست نمیگم دخترا آیا؟
تا حالا به بچه 3سال ادمس اوكاليپتوس اوربيت دادين؟؟
بعداز بيست ثانيه همه ي شكلك هاي هايورو ميتونين روصورتش ببينيد؟؟
.
.
بابام داشت به دوستش شنا ياد ميداد
گفت خوب حالا پاهاي عقبتو تكون بده...
.
.
امروز فهميدم معلم شيميمون خيلي خنگه))
امتحان داشتيم يه سوال بود ايا مي دانيدمنيزيم چيست؟
منم نوشتم بله مي دانم..
پدر....سگ نمره نداده بهم:
حالا اين هيچ..
سوال بعدي نوشته اگه چوب داخل دريا بيفتدچه اتفاقي رخ ميدهد؟
منم نوشتم خيس ميشود؟؟
به اين جواب هم نمره نداد
لعنت به هرچي ستمكارو خدانشناس؟؟
گاهي هيچكس نيست تاباهاش درد دل كنيم..
دلت ميخواد بايكي حرف بزني ...درددل كني
اونوقت يه چيزي ته دلت ميگه..
بااوني كه اون بالاست حرف بزن
ناخوداگاه روميكني سمت اسمون
ميگي خدايا.........
من عاشقانه هايم را
.
روي همين ديوارمجازي مينويسم
.
ازلج تو
.
از لج خودم
.
كه حاظر نبوديم يكبار
.
اينهارا واقعي بهم بگوييم
چه مغرورانه اشك ريختيم چه مغرورانه سكوت كرديم
.
چه مغرورانه التماس كرديم چه مغرورانه ازهم گريختيم
.
غرورهديه شيطان بود وعشق هديه خداوند
.
هديه شيطان رابهم تقديم كرديم
.
....هديه خداوند راازهم پنهان كرديم....
انصاف نيست...دنيا انقدركوچك باشد..
.
كه ادماي تكراري را روزي هزاربارببيني
.
وانقدربزرگ باشد.....
.
كه نتواني ان كسي را
.
كه دلت ميخواهد حتي يكبار ببيني..
دوستش دارم بزرگيش را....سكوتش را ...
.
عظمتش را...ابهتش را...
.
تنهايش را...حكمتش را...صبرش را..
.
وبودنش عادتيس مثل نفس كشيدن..
.
خدارا ميگويم....
درخاطرش جايي دارم...
.
دلم تنگ همان كسي است كه ديگر
.
جواب سلامم را هم نمي دهد
.
دلم تنگ همان كسي است كه وقتي
.
از كنارش ميگذرم ديگربه من نگاهي نمي كند
.
دلم تنگ است..تنگ..
.
نمي دانم ديگرچطوربايد ميبودم كه نبودم....
تعداد صفحات : 30