loading...
توفاز|سرگرمی تفریحی توفاز
قابل توجه کلیه کاربران توفاز
با عضویت و ارسال مطلب در سرگرمی تفریحی توفاز یک درجه رایگان در تی وی چت به شما اهدا میشود
توجه داشته باشید که کاربری که بیشترین ارسال را داشته باشد در پایان هر ماه درجه دریافت میکند
احترام گذاشتن به قوانین سرگرمی تفریحی توفاز الزامی میباشد.و در صورت مشاهده مطلبی مغایر با قوانین توفاز
با نویسنده مطلب برخورد جدی میشود

جذب مدیر فعال

جهت تایید مطالب کاربران نیازمند یک مدیر فعال هستیم

شرایط مدیر فعال:

1:حضور جدی در توفاز

2:ارسال شماره موبایل..استان محل زندگی...نام و نام خانوادگی

-----

جذب مدیر فعال برای مدیریت بخش های انجمن


-----

اگر امادگی مدیریت در توفاز را دارید..

نام

نام خانوادگی

استان محل زندگی

خود را به  شماره 5000236231 ارسال نمایید

محمد بازدید : 52 شنبه 16 فروردین 1393 نظرات (0)

ڪوچیڪ تر ڪـہ بوבҐ ؋ڪر مے ڪرבҐ باروלּ اشڪ פֿـבاست
 
 ولے مگـہ פֿـבا هҐ گریـہ مے ڪنه؟!چرا بایב בل פֿـבا بگیره!!!!
 
 בوست בاشتҐ زیر باروלּ قבҐ بزنҐ تا بوے פֿـבا رو פس ڪنҐ
 
 اشڪ פֿـבا را تو یـہ ڪاسـہ جمع ڪنҐ
 
 تا هر وقت בلҐ گرفت ڪمے بنوشҐ تا پاڪ و آسمانے شوم!
 
 آسماלּ ڪـہ פֿـاڪسترے مے شב בل منҐ ابرے مے شב
 
 פس میڪرבҐ ڪـہ آבما בل פֿـבا رو شڪستنב
 
 و یا از یاב פֿـבا غافل شבنב همـہ مے گفتنב باراלּ رحمت פֿـבاست
 
 ولے פس ڪوבڪانـہ مלּ مے گفت:
 
 פֿـבا בلش از בست آבما گرفتـہ
-----------

*********

------------
ﺩﺭﺩﯾﻌﻨـﯽ :
ﺍﻣﺸﺒــﻢ ﻣﺜــﻞ ﺷﺒــﺎﯼ ﺩﯾﮕـﻪ
ﺭﻭ ﺗﺨﺘﺖ ﺩﺭﺍﺯ ﺑﮑﺸـــﯽ
ﺁﻫﻨﮕــــ ﺑــﺰﺍﺭﯼ ﻭ ﺑـﺎﺯﻡ ﻓﮑــﺮ ﮐﻨــﯽ
ﺑـﻪ ﺣﺮﻓﺎﯾـــﯽ ﮐــﻪ ﺑﺎﻫــﻢ ﻣﯿﺰﺩﯾــم…
به ﺍﯾﻨـﮑـﻪ خیلی همراهم بودی….
به ﺍﯾﻨـﮑـﻪ حتی یه نگاهش برات یه دنیا ارزش داره…
به ﺍﯾﻨـﮑـﻪ چقدر باهم دعوا کردیم و آشتی کردیم…
به ﺍﯾﻨـﮑـﻪ کلی حرف توی دلت میمونه و نمیتونی بهش بگی…
ﺑﻪ ﺍﯾﻨـﮑـﻪ….
لعنت به ﺍﯾﻨـﮑـﻪ ها….
ﻭ ﻣﺜـــﻞ ﻫﻤﯿﺸــﻪ ﭼﺸﻤــﺎﺕ بایــد ﺗﻘﺎﺻـــ ﭘﺲ ﺑـــﺪن…

محمد بازدید : 25 یکشنبه 10 فروردین 1393 نظرات (0)

مسافری سوار تاکسی میشه ؛
به راننده میگه : این رادیو را خاموش کن ، چون در مذهب ما شنیدن موسیقی حرام است...
بعد اضافه میکنه که :
درزمان پیغمبر رادیو و موسیقی نبود، مخصوصا موسیقی فرنگی که مال کفار است.


راننده رادیو را خاموش میکنه، تاکسی را متوقف میکنه و درب تاکسی را باز میکنه ...!
مسافر میپرسه : چرا ایستادی؟؟
راننده میگه : در زمان پیغمبر تاکسی نبود!!! شما بفرمایید پایین منـتظر شتر بشید .. !!

محمد بازدید : 33 یکشنبه 10 فروردین 1393 نظرات (0)

سوأل اول :
فرض کنید در یک مسابقه دوی سرعت شرکت کرده اید. شما از نفر دوم سبقت می گیرید حالا نفر چندم هستید؟

پاسخ:
اگر پاسخ دادید که نفر اول هستید، کاملاً در اشتباه هستید! اگر شما از نفر دوم سبقت بگیرید، جای او را می گیرید و نفر دوم خواهید بود.
سعی کن تو سوأل دوم گند نزنی
برای پاسخ به سوأل دوم، باید زمان کمتری را نسبت به سوأل اول فکر کنی

سوأل دوم:
اگر شما توی همون مسابقه از نفر آخر سبقت بگیرید، نفر چندم خواهید شد؟

پاسخ:
اگر جواب شما این باشه که شما یکی مانده به آخر هستید، باز هم در اشتباهید. بگید ببینم شما چه طور می تونید از نفر آخر سبقت بگیرید؟ (اگر شما از نفر آخر عقب تر باشید، خوب شما نفر آخر هستید و از خودتون می خواهید سبقت بگیرید؟)
مشخصتاً امروز روز شما نیست. شاید بتونید سوأل آخر رو جواب بدید. تمام سعی خودتون رو بکنید. آبروتون در خطره!!!

سوأل سوم:
پدر ماری، پنج تا دختر داره: 1-Nana 2- Nene 3- Nini 4- Nono. اسم
پنجمی چیه؟

پاسخ: Nunu؟
نه! البته که نه. اسم دختر پنجم ماری هستش. یک بار دیگه سوأل رو بخونید.

محمد بازدید : 40 یکشنبه 10 فروردین 1393 نظرات (0)

ﺭﻭﺯﯼ ﺷﯿﺦ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﭼﻨﺪ ﺗﻦ ﺍﺯ ﻣﺮﯾﺪﺍﻥ ﻏﻨﯽ ﻭ ﻣﺎﯾﻪ ﺩﺍﺭﺵ ﺣﻮﺍﻟﯽ ﻣﯿﺪﺍﻥ ﮐﺎﺝ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺩﻭﺭ ﺩﻭﺭ ﺑﻮﺩﻧﺪﯼ.
ﺗﯿﭗ ﺧﻔﻦ ﺷﯿﺦ ﺑﺎﻋﺚ ﺟﻠﺐ ﺗﻮﺟﻪ ﺩﺍﻓﺎﻥ ﺣﺎﺿﺮ ﺩﺭ ﻣﺤﻔﻞ ﺩﻭﺭ ﺩﻭﺭ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ. ﺑﻪ ﻧﺎﮔﻪ ﭼﺸﻢ ﻣﺒﺎﺭﮎ ﺷﯿﺦ ﺑﻪ (ﺩﺍﻓﯽ ﺍﺳﻤﯽ) ﺍﻓﺘﺎﺩ!
ﭘﺲ ﺷﯿﺦ ﺷﯿﺸﻪ ﺑﺮﻗﯽ ﺍﺗﻮﻣﺒﯿﻞ ﻣﺮﯾﺪ ﺭﺍ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺑﺪﺍﺩ ﻭ ﭼﺸﻤﮑﯽ ﻋﺎﺭﻓﺎﻧﻪ ﻭ ﺍﺯ ﺧﻠﻮﺹ ﺩﻝ ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮﮎ ﺣﻮﺍﻟﻪ ﻧﻤﻮﺩﻧﺪﯼ!
ﺩﺧﺘﺮﮎ ﺧﻨﺪﻩ ﻣﻠﯿﺤﯽ ﺑﻪ ﺷﯿﺦ ﻧﺜﺎﺭﻩ ﮐﺮﺩ! ﺩﺭ ﮐﻤﺎﻝ ﻧﺎ ﺑﺎﻭﺭﯼ ﺷﯿﺦ ﺍﺯ ﺩﺍﺩﻥ ﻧﻤﺮﻩ ﺗﻠﻔﻦ ﺧﻮﯾﺶ ﺍﺟﺘﻨﺎﺏ ﻧﻤﻮﺩﯼ!
ﻣﺮﯾﺪﺍﻥ ﺧﺸﺘﮏ ﺑﺮ ﮐﻒ ﻣﺎﻧﺪﻧﺪ ﮐﻪ یاشیخ! ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﺁﻥ ﺑﮑﺮﺩ ﮐﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺑﮑﺮﺩ!
ﭼﻪ ﺣﮑﻤﺘﯽ ﺩﺭ ﻧﺪﺍﺩﻥ ﻧﻤﺮﻩ ﺗﻠﻔﻦ ﺑﻮﺩﻧﺪﯼ که ﻣﺎ ﻫﻤﭽﻮﻥ ﺁﻓﺘﺎﺏ ﭘﺮﺳﺖ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺟﺎﻫﻠﯿﻢ!؟
ﺷﯿﺦ ﺷﯿﺸﻪ ﺭﺍ ﺑﺎﻻ ﺑﺪﺍﺩ ﻭ ﺻﺪﺍﯼ ﺿﺒﻂ ﮐﻪ ﺁﻫﻨﮓ (ﻧﺎﺭﯼ ﻧﺎﺭﯼ ﻧﺎﺭﯼ) ﺑﻮﺩ ﺭﺍ ﮐﻢ ﻧﻤﻮﺩ ﻭ ﭘﺎﺳﺦ ﺑﺪﺍﺩ:
هماﻧﺎ ﺩﺧﺘﺮﺍﻥ ﺁﻫﻦ ﭘﺮﺳﺘﻨﺪ!
ﺁﻥ ﺩﺍﻑ ﺍﺳﻤﯽ ، ﺍﺯ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻣﺮﯾﺪ ﺑﺮ ﻣﺎ ﺧﻨﺪﻩ ﺯﺩ. ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻓﺮﺩﺍ ﺑﺎ ﭘﯿﮑﺎﻥ۶۷ ﮔﻮﺟﻪ ﺍﯼ ﺧﺴﺘﻪ ﯼ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺑﺒﺮﯾﻢ ﺗﺎﺯﻩ ﻫﻮﯾﺖ ﻭﺍﻗﻌﯿﺶ ﻣﻌﻠﻮﻡ ﻣﯿﺸﻮﺩ!
ﻣﺮﯾﺪﺍﻥ ﭼﻮ ﺍﯾﻦ ﺳﺨﻦ ﺑﺸﻨﯿﺪﻧﺪ ، ﺑﻪ ﺗﺮﺗﯿﺐ ﺣﺮﻭﻑ ﺍﻟﻔﺒﺎ ﺍﺯ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﺑﮕﺸﺘﯽ ﻭ ﺩﺳﺖ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺯﻧﺎﻥ ﻭ ﮐﻼﻍ ﭘﺮ ﮐﻨﺎﻥ ﺗﺎ ﺍﺗﻮﺑﺎﻥ ﺻﺪﺭ ﺭﻓﺘﻪ ﻭ ﺍﺯ ﺧﺮﻭﺟﯽ ﺍﻭﻝ ﻭﺍﺭﺩ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺷﺮﯾﻌﺘﯽ ﺷﺪﻧﺪﯼ ﻭ ﺍﺯ ﭘﻞ ﺭﻭﻣﯽ ﺑﻪ ﻗﯿﻄﺮﯾﻪ ﺭﺳﯿﺪﻧﺪﯼ ﻭ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺣﻠﻘﻪ ﺗﺎ ﺍﺑﺪ ﺑﺎﻗﯽ ﻣﺎﻧﺪﻧﺪ.

محمد بازدید : 25 یکشنبه 10 فروردین 1393 نظرات (0)

میگن یه روز جبرئیل میره پیش خدا گلایه میکنه که: آخه خدا، این چه وضعیه آخه؟ ما یک مشت ایرونی داریم توی بهشت که فکر میکنن اومدن خونه باباشون! به جای لباس و ردای سفید، همه شون لباس های مارک دار و آنچنانی میخوان! هیچ کدومشون از بالهاشون استفاده نمیکنن، میگن بدون ‘بنز’ و ‘ب ام و’ جایی نمیرن! اون بوق و کرنای من هم گم شده…

یکی از همین ها دو ماه پیش قرض گرفت و رفت دیگه ازش خبری نشد! آقا من خسته شدم از بس جلوی دروازه بهشت رو جارو زدم… امروز تمیز میکنم، فردا دوباره پر از پوست تخمه و هسته هندونه و پوست خربزه است! من حتی دیدم بعضیهاشون کاسبی هم میکنن و حلقه های بالای سرشون رو به بقیه میفروشن

خدا میگه : ای جبرئیل! ایرانیان هم مثل بقیه، فرزندان من هستند و بهشت به همه فرزندان من تعلق داره. اینها هم که گفتی، خیلی بد نسیت! برو یک زنگی به شیطان بزن تا بفهمی درد سر واقعی یعنی چی!!! جبرئیل میره زنگ میزنه به جناب شیطان… دو سه بار میره روی پیغامگیر تا بالاخره شیطان نفس نفس زنان جواب میده: جهنم، بفرمایید؟ جبرئیل میگه: آقا سرت خیلی شلوغه انگار؟ شیطان آهی میکشه و میگه: نگو که دلم خونه… این ایرونیها اشک منو در آوردن به خدا! شب و روز برام نگذاشتن! تا روم رو میکنم این طرف، اون طرف یه آتیشی به پا میکنن! تا دو ماه پیش که اینجا هر روز چهارشنبه سوری بود و آتیش بازی!… حالا هم که… ای داد!!! آقا نکن! بهت میگم نکن!!! جبرئیل جان، من برم …. اینها دارن آتیش جهنم رو خاموش میکنن که جاش کولر گازی نصب کنن

محمد بازدید : 45 یکشنبه 10 فروردین 1393 نظرات (0)

یک سارق آلمانی به بانکی دستبرد زد که 17 سال پیش تعطیل شده بود.

«زیگفریدکی» آلمانی سارق مسلحی بود که بعد از دستگیری روزنامه‌های زیادی به او لقب احمق‌ترین دزد دنیا را دادند.

او تصمیم گرفته بود، از بانکی که همیشه در مسیر محل کارش می‌دید سرقت کند اما قبل از انجام این کار، هیچ تحقیقی درباره بانک مورد نظرش انجام نداده بود.

او با گذاشتن ماسک و حمل یک اسلحه اسباب بازی به بانکی رفت که 17 سال پیش بسته شده بود و مدت‌ها بود به یک مرکز فزیوتراپی تبدیل شده بود و کارکنان آن فراموش کرده بودند که تابلوی بانک را از سردر ساختمان بردارند. با این حال این سارق مسلح به سمت صندوقدار فزیوتراپی رفت و موفق شد 342 یورو از صندوقدار بدزد. بعد از اینکه زیگفرید پول را گرفت و خارج شد و به سمت اتومبیل رفت، متوجه شد که فراموش کرده است اسلحه‌اش را از روی پیشخوان صندوقدار بردارد. از آن‌جا که اثر انگشتش روی این اسلحه وجود داشت مامورین پلیس به سرعت او را از روی اثر انگشتش شناسایی و دستگیر کردند. زیگفرید به تحمل 7 سال زندان محکوم شد.

محمد بازدید : 29 شنبه 09 فروردین 1393 نظرات (1)

عیدی همراه اول به دارنندگان سیم کارتهای این اپراتور

دو هزار شارژ رایگان داخل شبکه

تا 13 فروردین بیشتر فرصت ندارید

ستاره  111ستاره 441 مربع

#144*111*

این کد رو شماره گیری کنید

از چپ به راست

محمد بازدید : 35 شنبه 24 اسفند 1392 نظرات (0)

ﻣﯿﮕﻢ ﯾﻪ ﻭﻗــﺖ ﺯﺷﺖ ﻧﺒﺎﺷﻪ
ﻣﻦ ﺗﺎ ﺍﻻﻥ ﺷﮑﺴﺖ ﻋﺸﻘﯽ ﻧﺨﻮﺭﺩﻡ …!!

****

 میگما !!! یه وقت زشت نباشه با این سن و سال، بارون كه میاد، ما هیچ خاطره اى تو ذهنمون زنده نمیشه!

****

میگم که هوا اینقد دو نفرس یه وقت زشت نباشه من تنهایی میرم بیرون!؟

****

یه وقت زشت نباشه

ما به عنوان یه پسر ، ابرو بر نداشتیم

****

میگم یه وقت زشت نباشه
ما یه عکس با آیفون ، رو به رو آینه نداریم ؟

****

میگم یه وقت زشت نباشه
حالا که همه با وی چت کار میکنن
ما هنوز با همون یاهو مسنجر کار میکنیم

****

میگم یه وقت زشت نباشه
دیروز با مامانم دعوا کردم ، امروز آلبوم بیرون ندادم ؟

****

 

میگم یه وقت زشت نباشه
همه این روزا با آپشِن های آیفونشون پز میدن ، ولی ما هنوز با چراغ قوه ی 1100 مون پُز میدیم ؟

****

محمد بازدید : 31 شنبه 24 اسفند 1392 نظرات (0)

 

راست گفتی دوستـــــــ ...


روزگار بی حوصلگــی هاســـت!


قـــول میدهــــــم ...


اگر خوش عطرترین، چای روی زمین هم بودی...


لــــب سوز و دلچســـب ...


باز هم برای سرد شدنت، کسی صبر و حوصله نمیکرد.!


"نصفه لیوان چای.....نصفه لیوان آب یخ "


این گونه تو را مینوشیدند!!!


روزگار بدیســــــت ...!!!


درست وقتی تو در آتشـــی میسوزی


همه به بهانه ی یافتن قالبی یــــخ ...


تو را ترک مـــیکنند ...

 

محمد بازدید : 37 پنجشنبه 22 اسفند 1392 نظرات (0)

یادت باشد دلت که شکست ... سرت را بگیری بالا !
تلافی نکن، فریاد نزن، شرمگین نباش !
حواست باشد دل شکسته گوشه هایش تیز است !
مبادا که دل ودست آدمی که روزی دلدارت بود، زخمی کنی به کین !
مبادا که فراموش کنی روزی شادیش ...
آرزویت بود !
صبور باش و ساکت

 

محمد بازدید : 28 پنجشنبه 22 اسفند 1392 نظرات (0)

پسره نه درس خونده؛
نه شغلی داره؛ نه ماشینی!
خلاصه هیچی نداره؛
ازش میپرسی ازدواج کردی؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
با اعتماد به نفس میگه هنوز دم به تله ندادم!

محمد بازدید : 44 پنجشنبه 22 اسفند 1392 نظرات (1)

یه سوال ؟

.

.

.

.

.

تو که این همه مطلب باحالو میبینی چرا نظر نمیدی ؟

محمد بازدید : 27 چهارشنبه 21 اسفند 1392 نظرات (0)


ﺍﮔﻪ ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﺑﻬﺖ ﮔﻔﺘﻦ ﺑﯿﻦ ﺯﻥ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﻭ ﺳﺮﻃﺎﻥ
ﮔﺮﻓﺘﻦ ﯾﮑﯽ ﺭﻭ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﮐﻦ ، ﺍﺻﻼ ﺍﺯ ﺍِﺳﻤﺶ
ﻧﺘﺮﺱ ؛ ﺑﺎ ﺷﯿﻤﯽ ﺩﺭﻣﺎﻧﯽ ﺩﺭﺳﺖ ﻣﯿﺸﻪ

محمد بازدید : 31 چهارشنبه 21 اسفند 1392 نظرات (2)

مورد داشتیم دختره مرگ مغزی شده
.
.
.
.
.
.
.
.
.
خانوادش کلیپسشو اهدا کردن

 

محمد بازدید : 37 چهارشنبه 21 اسفند 1392 نظرات (2)
فیزیکدانها بیخود تلاش نکنن …

.
.
.
.
.
.
.
.
.

طوری که یه آهنگ آدمو به گذشته برمیگردونه ،

ماشین زمان هم نمیتونه اون طوری برگردونه …

قبول دارید ؟؟؟؟

 

محمد بازدید : 47 سه شنبه 20 اسفند 1392 نظرات (0)

دﺧـﺘﺮﻩ مسیج ﺩﺍﺩﻩ :
ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﻢ ﭼﺮﺍ ﺑﺎ ﮔﻮﺷﯽ ﻣﯿﺎﻡ ﻓﯿﺴﺒﻮﮎ ﺳﺮﻋﺖ ﺧﻮﺑﻪ
ﻭﻟﯽ ﺑﺎ ﻟﭗ ﺗﺎﭖ ﮐُﻨﺪ ﻣﯿﺸﻪ
ﻣﯿﮕﻢ :
ﺍﻻﻥ ﺑﺎ ﭼﯽ هستی ؟
ﻣﯿﮕﻪ :
ﺷﻠﻮﺍﺭﮎ ﻣﺸﮑﯽ ﻭ ﺗﺎﭖ زرد :|

محمد بازدید : 33 سه شنبه 20 اسفند 1392 نظرات (0)

یه دوس دخترم نداریم
.
.
.
.
.
بگه عجیجه دلم قلبونت بجم من خوفی ؟
.
.
.
.
.
منم یکی بخوابونم زیره گوشش بکم الاغ این چه طرزه حرف زدنه
.
.
.
بعد یه مجموعه آموزشی بالا بالا بدم زیره بغلشم پرتش کنم خونه باباش بگم تا یاد نگرفتی مثله آدم حرف بزنی حق نداری بیای طرفم

والا اعصاب نمیزارن واسه آدم بمونه

محمد بازدید : 35 سه شنبه 20 اسفند 1392 نظرات (1)

نلسون ماندلا در کتاب خاطرات خود مینویسد
:
:
:
:
:
در مبارزاتم، زنم نقش دست راستم را بازی میکرد و در زندان، دست راستم نقش زنم را

محمد بازدید : 37 سه شنبه 20 اسفند 1392 نظرات (1)

ﺩﻗﺖ ﮐﺮﺩﯾﻦ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﻮﺑﺎﯾﻠﺖ ﺯﻧﮓ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﻩ ...
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﻫﻤﻪ ﮔﻮﺵ ﻫﺎﺷﻮﻥ ﺗﯿﺰ ﺗﯿﺰ ﻣﯽ ﺷﻪ ؛ ﻭﻗﺘﯽ
ﺗﻠﻔﻦ ﺧﻮﻧﻪ ﺯﻧﮓ ﺑﺨﻮﺭﻩ ﻫﻤﻪ ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ ﺭﻭ ﻣﯿﺰﻧﻦ
ﺑﻪ ﮐﺮ ﺑﻮﺩﻥ !!!!!.... |:
ﺯﻧﮓ ﺧﻮﻧﻪ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﻫﻤﻪ ﻓﻠﺞ ﻣﺎﺩﺭ ﺯﺍﺩ
ﻣﯿﺸﻦ !,,,

محمد بازدید : 27 سه شنبه 20 اسفند 1392 نظرات (1)

امسال اونقدری که من واسه تمیز کردن فرش های خونه پارو زدم
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
اگه واسه تایتانیک زده بودم همه نجات پیدا کرده بودن

محمد بازدید : 27 سه شنبه 20 اسفند 1392 نظرات (0)

خانوم های محترم من شرط میبندم میتونم

.

.

.

.

% 90 زیبایی شما رو با یه دستمال مرطوب پاک کنم :))))

میگی نه ؟ بیا جلو

محمد بازدید : 35 سه شنبه 20 اسفند 1392 نظرات (2)

ﺭﺍﺳﺘﯽ ﺧﺎﻧﻤﺎ؟ !!
.
.
.
.
.
.
.
.
ﺗﺎ ﺣﺎﻻ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺯﺍﻭﯾﻪ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﻧﮕﺎﻩ
ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﯾﻦ؟ !!؟
ﺍﮔﻪ ﺷﻮﻫﺮﺗﻮﻥ ﭼﻬﺎﺭﺗﺎ ﺯﻥ
ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ؛
ﮐﺎﺭﺍﯼ ﺧﻮﻧﻪ ﺑﯿﻦ ﭼﻬﺎﺭ ﻧﻔﺮ
ﺗﻘﺴﯿﻢ ﻣﯿﺸﻪ ! ﺗﺎﺯﻩ ﻣﯿﺘﻮﻧﯿﺪ ﺗﻮ ﺍﻭﻗﺎﺕ
ﻓﺮﺍﻏﺖ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺩﯾﮕﻪ ﺣﮑﻢ 4 ﻧﻔﺮﻩ ﻫﻢ
ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻨﯿﺪ !!!

نه خدایی از این زاویه به این قضیه نگاه کرده بودین؟!؟

محمد بازدید : 35 سه شنبه 20 اسفند 1392 نظرات (0)

بزرگترین دروغ سال همیشه اینه که میگن :(((
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
مدارس تا 28 اسفند بازه :)))))))
ولی ما از بچه گی راست و دروغ رو می فهمیدیم

محمد بازدید : 43 یکشنبه 18 اسفند 1392 نظرات (0)

من هیچوقت نفهمیدم چرا آدما زیرِ پتو احساس امنیت میکنن…
.
.
.
.
.
.
.
حالا گیریم یه قاتل اومد توی اتاق خواب، حتما میگه:
الان اومدم بکشمت… اَه لعنتی پتو داره نمیشه!

محمد بازدید : 41 یکشنبه 18 اسفند 1392 نظرات (0)

پسرا سه جا از دخترا کم میارن
.
...
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
1 - نمره گرفتن از استاد
2 - مرخصی گرفتن از رئیس
3 - تاکسی گرفتن تو خیابون

محمد بازدید : 26 یکشنبه 18 اسفند 1392 نظرات (0)

باید یه شلوار بخرم قسمت بـاسـنـشو بدم یه حوله بدوزن
.
.
.
.
.
.
.
.
اینجوری هر وخت دستامو شستم راحت تر میتونم خشکش کنم:)))))))

جک

محمد بازدید : 35 یکشنبه 18 اسفند 1392 نظرات (0)

از غضنفر میپرسن 10 تا جوجه داریم گربه 6 تاشو خورد
چند تا جوجه میمونه...؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
غضنفر میگه : گربه دیگه جاشونو یاد گرفته میاد بقیشم میخوره

محمد بازدید : 27 یکشنبه 18 اسفند 1392 نظرات (0)

سلامتي خودم که حسم ناب بود
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ولي خب
طرفم گااااااااو بود

 

محمد بازدید : 23 یکشنبه 18 اسفند 1392 نظرات (0)

حالا که تحویل سال هشت و خورده ای شبه
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
شامو امسال بخوریم یا سال دیگه؟! اصن وضع مبهمی هست :|

محمد بازدید : 31 یکشنبه 18 اسفند 1392 نظرات (0)

یکی سکه از زیر خاک پیدا میکنه روش نوشته بوده

تاریخ ضرب:200سال قبل از میلاد

 

محمد بازدید : 33 یکشنبه 18 اسفند 1392 نظرات (0)

به یارو میگن بلدی پیانو بزنی؟ میگه نه ولی یه برادر دارم که اونم نمیتونه

محمد بازدید : 31 دوشنبه 21 بهمن 1392 نظرات (0)

بایدآهسته نوشت

بادل خسته نوشت

بالب بسته نوشت

گرم وپررنگ نوشت

روی هرسنگ نوشت

تابدانندهمه

تابخوانند همه

که اگردوست نباشد دل نیست...!

محمد بازدید : 47 دوشنبه 21 بهمن 1392 نظرات (0)

تویی که الان دلت واسه یه بی معرفت تنگه . . .

تویی که میخوای بهش زنگ بزنی ولی غرورت نمیذاره…

تویی که بغضتو قورت میدی که یه وقت گریه نکنی …

تویی که هر آهنگی گوش میدی یاد یه نفر میفتی…

تویی که تا میای یه کاری کنی میگی : بیخیال…

تویی که واس خودت آواز میخونی….

تویی که این روزا توی دنیای مجازی غرق شدی…

تویی که حتی توی دنیای مجازی هم خودتو گم کردی…

تویی که نمیدونی چه ریختی خودتو خالی کن…

به سلامتی تو

تعداد صفحات : 4

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 294
  • کل نظرات : 46
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 88
  • آی پی امروز : 74
  • آی پی دیروز : 4
  • بازدید امروز : 83
  • باردید دیروز : 5
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 324
  • بازدید ماه : 94
  • بازدید سال : 2,857
  • بازدید کلی : 40,528